مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
یکشنبه، 8 بهمن 1402 ساعت 07:052024-01-28سياسي

نوربالا| نیامده ام جبهه که بخورم و بخوابم!


خواهر یکی از شهدای نوجوان دفاع مقدس تعریف می کند: «عملیات سختی در راه داشتند و فرمانده قصد اعزام برادرم را نداشت.

برادرم تا موضوع را فهمید به او گفت: - به گزارش خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، پروین مؤمنی خواهر شهید علیرضا مؤمنی از شهدای دوران دفاع مقدس، به نقل از همرزم برادرش تعریف می کند: در منطقه برفی و صعب العبور گرده رش بودند.

علیرضا احساس کرد نمی خواهند او را به عملیات ببرند.

رو به فرمانده اش کرد و گفت: اگه من رو نبرین، روز قیامت شکایت می کنم.

نیومدم که بخورم و بخوابم.

فرمانده اش سر دوراهی ماند! آخر علیرضا کوچک بود و شرایط عملیات سخت.

کمی نگاهش کرد و گفت: علیرضا! وقت زیاده.

ان شاءالله توی عملیات های بعدی می بریمت.

او بغض کرد و سرش را پایین انداخت.

فرمانده نتوانست مقابل سیل اشکش مقاومت کند؛ قبول کرد.

با آن ها رفت و همان جا هم شهید شد.

شهید علیرضا مؤمنی متولد سال 1350 بود که 7 بهمن ماه سال 1366 در حالی که کم تر از 10 ماه از 16 سال عمر خود را در جبهه گذرانده بود، در عملیات بیت المقدس 2 به سرش ترکش خورد و در مائوت عراق به شهادت رسید.

پیکرش در گلزار شهدای امامزاده ذوالفقار گرمسار به خاک سپرده شد.

پایان پیام/


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

نوربالا| نیامده ام جبهه که بخورم و بخوابم!

نوربالا| نیامده ام جبهه که بخورم و بخوابم!